ترس از تاریکی در کودکان از جمله اختلالات اضطرابی است که کودک ترس شدید، افراطی و مداوم از تاریکی دارد. ترس از تاریکی به طور معمول در کودکان وجود دارد و ذهن آنها در هنگام خاموش شدن لامپ این سوال را مطرح میکند که حالا چه اتفاقی قراراست بیافتد. خوشبختانه روشهای درمانی موثری مانند درمان شناختی رفتاری برای این نوع از فوبیا وجود دارد.
به طور کلی فوبیا ترسهای افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک شی یا وضعیت خاص میباشد. کودکی که از تاریکی میترسد، به طور فعال تلاش میکند تا از مواجه شدن با اتاق تاریک اجتناب کند. حتی ممکن است برای جلوگیری از مواجه شدن با تاریکی کارهایی مانند بهانه گیریهای بی مورد، گریههای طولانی، خود را به بیماری زدن و… انجام دهد.
به طور کلی علائم فوبیا یا ترس از تاریکی در خردسالان شامل موارد زیر میباشد.
- اضطراب افراطی در هنگام مواجهه با مکانهای تاریک.
- ایجاد علائم جسمانی و روانی ترس مانند بالا رفتن ضربان قلب و احساس دلهره شدید بلافاصله بعد از مواجه شدن با مکان تاریک.
- تلاش بسیار زیاد برای عدم مواجهه با مکانهای تاریک.
- این علائم بیشتر از 6 ماه در فرد ادامه دارند و در عملکرد وی در زندگی اجتماعی و روابط بین فردی و شغلی تاثیر منفی میگذارد.
- کودکی که از تاریکی میترسد و با شروع شب و تاریک شدن هوا بی قرار میشود، ممکن است بهانه بگیرد و مدام به مادر یا پدر بچسبد، همچنین ممکن است مشکلات جسمانی نظیر دل درد را بهانه کند تا بتواند پیش والدین بماند و در اتاق آنها بخوابد.
فوبیای تاریکی میتواند بر کیفیت خواب کودک اثر بگذارد، با ادامه این شرایط ممکن است دچار اضطراب و افسردگی و دیگر اختلالات روانی و جسمانی شود که تمام اینها بر کیفیت زندگی فرد تاثیر میگذارد.
آموزش بهداشت فردی مناسب برای سلامت و پاکیزه نگه داشتن کودک بسیار مهم است. به خصوص برای کودکان دبستانی آموزش بهداشت فردی به خصوص شستن دستها ضروی است چرا که آنها زمان زیادی از روز را در مدرسه و کنار یکدیگر میگذرانند، همه چیز را با هم به اشتراک میگذارند و به راحتی میکروبها را منتقل میکنند.
وقتی کودکان به سن نوجوانی میرسند، تغییرات هورمونی باعث تولید چربی و بوی بدن خواهد شد. اگر شما به کودک خود بهداشت شخصی را به خوبی آموزش داده باشید نگرانی برای سلامتی کودکان در این سن نخواهید داشت.
بدون شک مهمترین عادت بهداشت فردی و عامل جلوگیری از بیماری شستن دستها است، دستها عامل اصلی انتقال میکروبها هستند بنابراین باید به کودکان خود از همان ابتدای زندگی آموزش دهید چگونه دستهای خود را به خوبی بشورند.
همیشه به کودکان خود یادآوری کنید که فقط ۲ ثانیه نگه داشتن دست زیر شیر آب به معنی شست و شوی دست نیست و آنها حتما باید ۱۵ ثانیه دستهای خود را به وسیله صابون یا مایع دستشویی شست و شو دهند. فراموش نکنید به آنها آموزش دهید در این زمان شیر آب را ببندند تا ضمن آموزش بهداشت فردی، صرفه جویی را هم به آنها آموزش داده باشید. یک راه خوب برای عادت دادن کودکان به این که ۱۵ ثانیه دست خود را با صابون به خوبی شست و شو دهند این است که به آنها بگویید تا زمانی که دو بار آهنگ تولدت مبارک را نخواندند دست خود را با آب نشورند.
شاید بدانید که با هر بار عطسه کردن بیش از ۱۰۰ هزار میکروب با سرعت ۱۸۰ کیلومتر بر ساعت در هوا پخش میشود. تحقیقات نشان میدهد میکروبهای منتشر شده در هوا در اثر عطسه یا سرفه ۲۰۰ برابر دورتر از چیزی که تصور میشود پراکنده میشوند. بنابراین خیلی مهم است که به کودک خود آموزش دهید هنگام سرفه یا عطسه از یک دستمال برای پوشاندن دهان و بینی خود استفاده کنند. به آنها توضیح دهید اگر دستمال در دسترسشان نبود میتوانند دهان و بینی خود را با بازوی خود بپوشانند تا مانع پراکنده شدن میکروبها شوند.
مهارتهای حرکتی کودکان دبستانی به اندازهای است که خودشان بتوانند دندان خود را مسواک کنند اما شما هنوز هم شما باید آنها را در انجام این کار همکاری کنید و به آنها آموزش دهید. به کودکان خود آموزش دهید سطح زبان، درون گونه و سقف دهان را هم با مسواک تمیز کنند. برای اینکه مسواک زدن را به کاری مفرح و جذاب تبدیل کنید میتوانید از یک ساعت شنی کوچک بهره بگیرید و به کودک خود آموزش دهید تا هنگامی که مدت زمان ساعت شنی تمام نشد به مسواک زدن ادامه دهند.
کودکان ممکن است به روشهای مختلفی نسبت به استرس واکنش نشان بدهند، مثلاً بیشتربه والدین بچسبند، مضطرب و گوشهگیرو یا عصبانی و آشفته شوند و حتی دچار شب ادراری شوند.
به واکنشهای کودکتان به گونهای حامیانه پاسخ دهید، به نگرانیهایشان گوش دهید و تا میتوانید عشق و توجه بیشتری نثارشان کنید.
کودکان در شرایط سخت به عشق و توجه بزرگترها نیاز دارند. بنابراین تا میتوانید به آنها توجه کنید و برایشان وقت بگذارید.
به خاطر بسپارید که به حرفهای کودکتان گوش کنید، با مهربانی با آنها صحبت کنید و به آنها اطمینان خاطر دهید.
حتیالمقدور فرصت بازی کردن با کودکان و آرامش آنها را فراهم کنید.
سعی کنید که کودکان به والدین و خانواده خود نزدیک باشند و تا حد امکان از جدا کردن آنها از سرپرستانشان خودداری کنید. چنانچه به دلایل مختلف (به عنوان مثال بستری شدن در بیمارستان) مجبور به جدایی شدید، مرتب با کودکتان تماس داشته باشید (مثلاً از طریق تلفن) و همچنان به آنها اطمینان دهید که همه چیز مرتب است.
تا حد ممکن برنامههای روزمره و منظم کودکتان را ادامه دهید، و یا برنامههای جدید در محیطهای جدید برایش بریزید، مثلاً در مدرسه/یک فعالیت آموزشی جدید و زمانی برای بازی کردن و آرامش.
واقعیتها را درمورد اتفاقات اخیر بگویید، و با کلماتی که برای سن کودکتان قابل درک باشد برایش توضیح بدهید که چه اتفاقی افتاده و اطلاعات واضحی درباره راههای کاهش خطر ابتلا به بیماری به او بدهید.
همچنین میتوانید با روشی اطمینانبخش اطلاعاتی راجع به آنچه میتواند اتفاق بیفتد به کودکتان بدهید (مثلاً اگر یکی از اعضای خانواده یا خود کودک احساس کنند که حالشان خوب نیست و مجبور شوند برای مدتی به بیمارستان بروند تا دکترها کمک کنند که حالشان بهتر شود).
منبع: سازمان بهداشت جهانی